|
نوعثمانیگری و چاه اردوغان برای قزاقستان
مهدی گرگانی: طی یک هفته گذشته قزاقستان به مرکز بحران در منطقه آسیای مرکزی تبدیل شده است. این بحران که جرقه آن از افزایش قیمت گاز «الپیجی» زده شد، نه تنها محافل سیاسی داخلی در این کشور را به لرزه درآورد، بلکه به سرعت به یک موضوع منطقهای و بینالمللی تبدیل شد و در نهایت منجر به اعزام نیروهای حافظ صلح از «پیمان امنیت جمعی» کشورهای بلوک شوروی سابق شد.
بسیاری از تحلیلگران وقایع رخداده در قزاقستان را تلاش ایالات متحده آمریکا برای انقلاب رنگی در منطقه خارج نزدیک روسیه خوانده و معتقدند آمریکا برای برهم زدن توازن قوا در آسیای میانه به سیاست قدیمی انقلابهای رنگی با روش و متدی جدید رو آورده است. برخی ناظران هم آن را یک زلزله سیاسی با هدایت و کنترل آمریکا و اروپا برای درگیر کردن روسیه در یک جبهه جدید و منحرف کردن تمرکز مسکو از اوکراین میدانند. فارغ از اینکه این تحلیلها هر کدام میتواند درست باشد و برای آن میتوان شاخصهها و فکتهای زیادی یافت، بحران در قزاقستان از دریچه ترکیه نیز باید مورد توجه و اهمیت قرار گیرد.
1- «دولت باغچهلی» رهبر حزب حرکت ناسیونالیست ترکیه اخیرا در اقدامی جنجالی، نقشهای را تحت عنوان نقشه «جهان ترک» به «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه هدیه داد که در آن تمام قلمروهای کشورهای دیگر را که ترکزبان هستند یا اقلیتهای ترک و مسلمان دارند، جزو قلمرو کشور ترکیه محسوب کرده است. هدیهای که باغچهلی به اردوغان داد، اقدامی برای تئوریزه و علنی کردن تفکرات عثمانیگری آنکارا و نقشه راهی برای مداخلات خارجی ترکیه در منطقه بود. این نقشه که مورد خوشایند اردوغان قرار گرفت، فهرست بلندبالایی از کشورهای بالکان و آسیای مرکزی و روسیه تا بخشهایی از چین با اقلیتهای مسلمانان اویغور را به عنوان «سرزمینهای ترکیه» یا «جهان ترک» نمایش میدهد.
2- رسانههای ترکیه از زمان شروع بحران توجه ویژهای به مساله قزاقستان داشتند که میتوان آن را بازتابی از اراده و تمایل دولت ترکیه برای اثرگذاری بر تحولات موجود در این کشور دانست. در وهله اول ترکیه در رقابت با مسکو به دنبال جلوگیری از توسعه حوزه نفوذ روسیه در قزاقستان است و جدا کردن قزاقستان از حوزه نفوذ روسیه را پیششرط اصلی برای سیاستهای کلان خود در راستای جهان ترک میداند. روزنامه «کرار» ترکیه در سرمقاله خود مینویسد: روسیه به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود است و این نگرانی وجود دارد که ولادیمیر پوتین در صدد است از قیام مردم قزاقستان به نفع خود سوءاستفاده کند. اما روزنامه «ینیشفق» صراحتا نگاه دولت ترکیه به بحران قزاقستان را در یادداشت خود بازتاب داد. نویسنده این یادداشت نوشت: روسیه «یک بازی بسیار خباثتآمیز را در آسیای مرکزی به راه انداخته» و انگیزه آن را ضربه زدن به «ابتکار ترکیه برای گرد هم آوردن کشورهای ترک» دانسته است.
3- با این حال شواهد نشان میدهد ترکیه و رسانههای این کشور در حال فرافکنی علیه روسیه و تخریب وجهه این کشور و ارتباط دادن بحران قزاقستان به مسکو و کاخ کرملین هستند. این مساله با سیاستهای غربیها در آسیای مرکزی و مشخصا قزاقستان نیز همسو و هماهنگ است. در حالی که مقامات ترکیه در بدو بحران به ارائه هر گونه کمک نظامی و غیرنظامی برای مقابله با این غائله تاکید کرده بودند، رئیسجمهور قزاقستان به جای ترکیه از پیمان امنیت جمعی با محوریت روسیه درخواست کمک کرد و نیروهای حافظ صلح این سازمان برای کمک به نیروهای امنیتی وارد قزاقستان شدند. مساله مهم دیگر حضور عناصر خارجی و تروریستهای منطقهای در صفوف معترضان است. رئیسجمهور قزاقستان در این زمینه گفته است: شک ندارم این یک حمله تروریستی، یک اقدام تجاوزکارانه سازمانیافته و آماده شده علیه قزاقستان با مشارکت جنگجویان خارجی، عمدتا از کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان و خاورمیانه با هدف ایجاد هرجومرج در قزاقستان برای تصرف قدرت در این کشور است. هر چند شواهد کمی درباره عامل پشت پرده حضور این تروریستها در بحران قزاقستان وجود دارد اما ترکیه ید طولایی در استفاده از عناصر تروریست در بحرانهای منطقهای از جمله سوریه، لیبی، قرهباغ و... به منظور توسعه اهداف منطقهای خود دارد. همچنین برخی منابع خبری میگویند پلیس آلماتی افراد مسلحی را بازداشت کرده است که همگی از ترکیه بازگشته و احتمالا توسط سازمان اطلاعات این کشور در راستای تشکیل امپراتوری اردوغان(!) تعلیم و آموزش دیدهاند. احتمالا ایدهآل اردوغان این بوده است که در سایه این بحران، نظامیان ارتش ترکیه را به قزاقستان گسیل کند؛ درست مشابه کاری که در جمهوری آذربایجان در پی آغاز جنگ قرهباغ کرد.
4- دولت اردوغان در حالی به دنبال کندن چاه برای همسایگان است که خودش سال 2015 در حال فرورفتن در باتلاق کودتا بود و اگر کمکها و حمایتهای تمام قد ایران از رئیسجمهور ترکیه در شب کودتا نبود، احتمالا الان در ترکیه شاهد حکومتی غیر از حکومت آقای اردوغان بودیم. از سوی دیگر ترکیه طی یک سال گذشته با یک بحران شدید اقتصادی مواجه است و ارزش پول ملی این کشور در برابر دلار 100درصد کاهش یافته است. بسیاری از تحلیلگران عامل اصلی بحران اقتصادی در ترکیه را مداخلات خارجی آنکارا در منطقه میدانند؛ مداخلات نظامی که جز تحمیل هزینههای هنگفت و افت صنعت توریسم و کاهش درآمدهای ارزی این کشور دستاورد دیگری برای مردم ترکیه نداشته است.
ارسال به دوستان
اعتراف تأملبرانگیز ایهود اولمرت نخستوزیر اسبق رژیمصهیونیستی:
حمله به ایران لاف بیجاست
این ادعا که ما قادر به تهاجم به ایران هستیم یک لاف بیجاست چنین رفتارها و لافهایی بیش از آنکه نشانگر قدرت باشد بیانگر ضعف ماست
گروه سیاسی: شاید هیچ عبارتی نظیر «مخمصه»، «تنگنا» یا «کلاف سردرگم» نتواند به روشنی وضعیتی را که رژیم صهیونیستی در مواجهه با شرایط فعلی برنامه هستهای ایران با آن روبهرو است، توصیف کند.
به گزارش «وطنامروز»، در روزهایی که مذاکرات کمیسیون برجام در وین در حال برگزاری است و با توجه به پیشروی سریع برنامه غنیسازی ایران با اورانیوم با خلوص 60 درصدی، گزاره «زمان علیه آمریکاست» این روزها پربسامدترین کلیدواژه در رسانههای این کشور و در زبان سیاستمداران غربی است. این وضعیت حتی برای شریک راهبردی واشنگتن؛ رژیم صهیونیستی وخیمتر است. چیزی که امروز مقابل دیدگان مقامات آمریکایی و اسرائیلی قرار دارد طیفی از «گزینههای بد» در تقابل با توسعه برنامه هستهای کشورمان و غنیسازی سطح بالا با سانتریفیوژهای پیشرفته است. از همین رو است که دولت بایدن هر روز این هشدار را میدهد که با پیشرفت هستهای ایران مزایای برجام در حال از دست رفتن است و بازگشت به آن دیگر کارساز نخواهد بود. در توصیف شرایط دردناک واشنگتن و تلآویو همین بس که در 2 پایتخت سیاسی به طور مشترک و هر روزه این زوج ترامپ و نتانیاهو هستند که نکوهش میشوند که چرا موجب خروج آمریکا از توافق شدهاند.
بر این اساس در تلآویو موجی از برجامخواهی به راه افتاده و روزی نیست که یکی از مقامات ارشد کنونی یا سابق این رژیم درباره ناچاری اسرائیل برای قبول احیای برجام موضع نگیرد، بویژه در ایامی که سران این رژیم عملیات نظامی علیه تاسیسات ایرانی را به سخره میگیرند. از این منظر با شتاببخشی به توسعه برنامه هستهای از سوی ایران تنها دغدغه صهیونیستها توقف غنیسازی فعلی ایران به هر قیمت است. شرایط فعلی به حدی برای صهیونیستها بغرنج است که آنها که هیچ گزینهای برای فشار بر ایران در اختیار واشنگتن نمیبینند، پالسهای زیادی در موافقت با احیای برجام و بازگشت آمریکا به توافق صادر کردهاند.
در این باره مرور آنچه سران تلآویو درباره ناتوانی این رژیم در ضربه نظامی به ایران و مضحک بودن گزینه نظامی و همچنین ضرورت احیای توافق با هدف توقف وضعیت «آستانه هستهای» ایران گفتهاند بسیار ضروری به نظر میرسد.
شبکه 12 تلویزیون اسرائیل به نقل از «ایهود اولمرت» نوشت: این ادعا که ما قادر به تهاجم به ایران هستیم یک لاف بیجاست. نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی گفت: چنین رفتارها و لافهایی بیش از آنکه نشانگر قدرت باشد بیانگر ضعف ما است. اولمرت ابراز کرد: شرایط توافق هستهای سابق از وضعیت فعلی که در آن هستیم بسیار بهتر است، این صرفا نظر شخصی من نیست، بلکه بسیاری از اعضای عالیرتبه سابق مؤسسه نظامی اسرائیل هم همین نظر را دارند. وی افزود: پس بهتر است بنشینیم و منتظر دستیابی قدرتهای بزرگ به توافق هستهای جدیدی با ایران باشیم، توافقی که بتواند پاسخگوی خواستهای اسرائیل باشد. اولمرت پیش از این هم در یک سخنرانی، هدف لفاظی مقامات این رژیم علیه ایران را فاش کرده و گفته بود تمام آمادگیها و اقداماتی که اسرائیل مدعی است برای حمله به ایران انجام میدهد با هدف ترساندن آمریکاییها به جای ایجاد قابلیتهایی برای آسیب رساندن به برنامه هستهای تهران است. مقام سابق رژیم صهیونیستی گفت که اسرائیل هرگز به تاسیسات هستهای ایران حمله نخواهد کرد و وی از 10 سال پیش به این نتیجه رسیده که تخصیص بودجه و آمادهسازی ارتش برای حمله به تاسیسات هستهای ایران، تنها هدر دادن میلیاردها دلار است.
«ایهود باراک» نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی نیز از رویکرد «نفتالی بنت» نخستوزیر کنونی این رژیم در قبال ایران و آمریکا انتقاد کرده است. وی در یادداشتی در روزنامه «یدیعوت آحارانوت» نوشت: «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر سابق نیز در فراهم کردن طرح جایگزین در صورت شکست دیپلماسی با ایران ناکام بود. وی در ادامه مقاله خود مدعی شد ایران تنها چند ماه با آستانه هستهای فاصله داشته و بنت تنها به لفاظی علیه ایران میپردازد. باراک نوشت: «اسرائیل باید بهترین را در بدترین شرایط اتخاذ کرده و ضرورتی فوری برای همکاری قدرتمند با واشنگتن برای دستیابی به اهداف مشترک نظیر جلوگیری از تبدیل شدن ایران به کشوری در آستانه هستهای وجود دارد». نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی گفت: «هیچ زمانی برای اختلافات آشکار و بازی مقصرنمایی دوجانبه وجود ندارد». وی گفت: «گستاخی و لفاظیهای توخالی، راهی برای ادامه نبوده و تنها اسرائیل را ضعیفتر کرده و تواناییاش برای دفاع از خود را به حداقل میرساند».
«بنیگانتس» وزیر جنگ اسرائیل هم با آغاز ازسرگیری مذاکرات وین در واکنش به دور هفتم مذاکرات ایران و 1+4 در پیامی توئیتری نوشت: «ما با مذاکرات مخالف نیستیم اما نباید به بدنامان کمک کنیم».
«یائیر لاپید» وزیر خارجه صهیونیستها همزمان با مذاکرات وین 8 طی نشست خبری گفت: «ما مخالف هیچ توافقی نیستیم اما باید مطمئن شویم توافق خوبی است». به نوشته وبگاه نشریه عبریزبان «واللا نیوز»، وی اظهار داشت: «اسرائیل در حال مذاکره با آمریکا و دیگر قدرتهاست تا بر متن توافق نوظهور [احتمالی] تأثیر بگذارد و اطمینان حاصل کند که این توافق تا حد امکان خوب است». وزیر خارجه کابینه بنت بار دیگر تاکید کرد: «ما مخالف هیچ توافقی نیستیم. ما بر سر میز مذاکره با ابرقدرتها هستیم و درباره اینکه توافق خوب چیست، گفتوگو میکنیم». لاپید با ادعای اینکه در پی فشارهای تلآویو است که جهان مساله ایران را جدیتر پیگیری میکند، افزود: ما اکنون در تلاش برای دستیابی به دستاوردهای کوچک برای بهبود توافق هستیم.
«آهارون حالیوا» فرمانده اطلاعات ارتش اسرائیل به سیاستمداران ارشد کابینه امنیتی این رژیم گفته است برای اسرائیل بهتر خواهد بود اگر مذاکرات وین به محدود کردن برنامه هستهای ایران در قبال لغو تحریمها بینجامد. تایمز اسرائیل به نقل از ۲ وزیر که در جلسه کابینه امنیتی شرکت کردهاند و نامشان فاش نشده است، نوشت: از نظر این ژنرال بلندپایه، با بازگشت ایران و آمریکا به توافق اتمی، با اطمینان بیشتری میتوان محدودیتهای برنامه هستهای ایران را زیر نظر داشت. این ۲ وزیر با استناد به نظر فرمانده سازمان اطلاعات نظامی ارتش گفتهاند اگر فرصت بازگشت به برجام از دست برود، آخرین امکان نظارت بر برنامه هستهای ایران از میان خواهد رفت. عالیترین مقام سازمان اطلاعاتی ارتش صهیونیستی گفته است احیای برجام، فرصت زمانی بیشتری نیز برای اسرائیل فراهم میکند تا خود را برای سناریوهای مختلف در برهههای بالا گرفتن تنش با ایران آماده کند. او گفته است، به این صورت اسرائیل میتواند بدون فشار زمانی امکانات خود را برای یک تقابل احتمالی تدارک ببیند.
«موشه یعلون» طی سخنرانی در کنفرانس امنیتی روزنامه هاآرتص گفت: «با نگاهی به سیاست دهه گذشته درباره ایران درمییابیم اشتباه اصلی خروج از توافق بود. این توافق به خودی خود یک اشتباه تاریخی بود اما خروج از آن بهانهای برای ادامه [غنیسازی] به آنها داد. ترامپ تصمیم خروج از توافق در سال ۲۰۱۸ را با تشویق و تمجید نتانیاهو اتخاذ کرد. وزیر سابق جنگ اسرائیل گفت: «این به دولت آمریکا بستگی دارد. توصیه من به کابینه کنونی اسرائیل این است که از نزدیک و بیسروصدا با دولت بایدن همکاری کند و از درگیریهای عمومی مانند سخنرانی نتانیاهو در کنگره در سال ۲۰۱۵ خودداری کند».
«آحارون زیوی» رئیس سابق دستگاه اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی هم گفته توافق هستهای جدید میان ایران و قدرتهای جهانی احتمالا از برجام بدتر خواهد بود اما گفت حتی چنین توافقی که ضعیفتر از برجام است از نبود هیچ توافقی بهتر است. مقام سابق رژیم صهیونیستی در مصاحبهای با روزنامه صهیونیستی اورشلیمپست گفته بود حتی یک توافق بد به اسرائیل فرصت خواهد داد «تهدید هستهای تهران» را تا سال ۲۰۳۱ به عقب بیندازد، در حالی که ایران در حال حاضر در آستانه هستهای شدن است. زیوی گفته انتظار دارد توافق جدید بر سر برجام ظرف چند ماه آینده حاصل شود.
«دان حالوتس» فرمانده پیشین ستاد کل فرماندهی و عملیات ارتش رژیم صهیونیستی گفت تلآویو تنها یک قدرت منطقهای است و توانایی مقابله با ایران را ندارد و «توافق بد با ایران بهتر از شکست نظامی از آن است».
یاکوف عمیدرور، مشاور امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در کابینه بنیامین نتانیاهو هم طی یادداشتی برای اندیشکده «بنیاد اورشلیم برای استراتژی و امنیت» نوشت: ایرانیها ازسرگیری مذاکرات را به تعویق انداختند، زیرا متوجه شدند گزینه نظامی نه در دولت فعلی (جو بایدن) و نه در دولت قبلی (دونالد ترامپ) وجود ندارد. فقدان گزینه نظامی، اصلیترین نقطه ضعفی بود که ایرانیها هنگام خروج دولت قبلی آمریکا از توافق هستهای احساس کردند. وی افزود: «تصور و درک ایران مبنی بر اینکه گزینه نظامی روی میز وجود ندارد نیز فرض اصلی آنها در مذاکرات آینده خواهد بود. بنابراین ایرانیها میدانند ایالات متحده چارهای جز بازگشت به توافق ندارد، در نتیجه عجله نخواهند کرد و شاید اول تلاش کنند تحریمها را برچینند و منافع اقتصادی دیگری کسب کنند». یاکوف عمیدرور تصریح کرد: ایالات متحده تاکید میکند بازگشت به توافق هستهای تنها گام اول است و پس از آن قصد دارد وارد گفتوگوهایی با هدف یک توافق بهتر و طولانیتر شود. با این حال، شانس دستیابی به چنین توافقی صفر است، برای اینکه ایالات متحده هیچ اهرم فشاری روی ایران نخواهد داشت.
* گزینه پوچ نظامی!
لحاظ کردن گزینه نظامی در رویارویی تلآویو با برنامه هستهای ایران اگر چه آنقدر که در رسانههای غربی بازتاب داشته در میدان عمل آنقدر فاقد کارآیی است که بشود دلایل متعددی برای نفی آن برشمرد؛ با این وصف با شدت گرفتن تهدیدات و لفاظیهای اخیر، تهران در بالاترین سطح هشدار قرار گرفت و تهدید را کوچک نشمرد که برگزاری رزمایش معنادار پیامبر اعظم 17 در این راستا بود. مساله این است که به فرض تلآویو بتواند از سد موانع عملیات نظامی بگذرد و تاسیسات ایران را هدف قرار دهد اما این اقدام شروع گرفتار آمدن اسرائیل در یک بحران بیپایان است. عملیات نظامی رژیم صهیونیستی به فرض موقعیت نمیتواند برنامه هستهای ایران را از کار بیندازد و چیزی که تلآویو را از این انتحار بازمیدارد، پیامدهای چنین اقدامی است. نخستین پیامد پاسخ متقابل ایران است که در رزمایش اخیر گوشههایی از آن شبیهسازی شد. دومین پیامد این است که ایران در صورت وقوع اقدام نظامی علیه خود، بهسرعت یک برنامه کامل هستهای بازدارنده را در دستور کار قرار خواهد داد و در این صورت دیگر نه خبری از بازرسیهای آژانس خواهد بود و نه دیگر کاری از متحدان غربی تلآویو برای مقابله با آن برخواهد آمد.
از همین رو با در نظر گرفتن اینکه هیچ اهرم و گزینه ادعایی نظامی علیه ایران مطرح نیست و از دستور کار خارج است، تیم ایرانی در وین نباید اجازه دهد غربیها ترفند قدیمی خود را که اگر توافق نشود شاید مقابله نظامی از سوی تلآویو یا حتی واشنگتن صورت خواهد گرفت، به عنوان امتیاز به ایران بفروشند.
ارسال به دوستان
امیرعبداللهیان پس از عزیمت به عمان در جریان سفر یکروزه به دوحه با همتای خود و امیر قطر دیدار و گفتوگو کرد
دیپلماسی با همسایگان
گروه سیاسی: وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه سفرهای منطقهای پس از عمان راهی قطر شد.
به گزارش «وطنامروز»، حسین امیرعبداللهیان در بدو ورود به دوحه درباره دیدارهایش با مقامات قطری گفت: برخی موضوعات دوجانبه، منطقهای و بینالمللی در این سفر مورد توجه ما است ولی در مجموع سفر به عمان و قطر در راستای تقویت و تحکیم سیاست همسایگی دولت سیزدهم شکل میگیرد. وی یادآور شد: فرصتهایی در قطر وجود دارد از جمله بازیهای جامجهانی که گفتوگوهایی در گذشته انجام شده و ما درباره ظرفیتهای جمهوری اسلامی ایران بویژه در حوزه خدمات فنی و مهندسی و امکانات جمهوری اسلامی ایران که میتواند برای کمک به قطر استفاده شود گفتوگو خواهیم کرد. وزیر امور خارجه گفت که درباره توسعه همکاریهای دوجانبه بویژه در حوزه تجاری در کنار سایر تحولات منطقهای و بینالمللی نیز با مقامات قطری گفتوگو خواهیم کرد.
امیرعبداللهیان در دیدار با «شیخ تمیم بن حمد آلثانی» با ابلاغ سلام رئیسجمهور کشورمان، آخرین تحولات روابط ۲ کشور در حوزههای مختلف سیاسی، امنیتی، تجاری و اقتصادی را مورد بررسی قرار داد و زمینهها و ظرفیتهای موجود برای گسترش مناسبات ۲ کشور در حوزه تعاملات اقتصادی را مورد تأکید قرار داد. وی بر ضرورت شکلگیری همکاریهای فیمابین در حوزه اقتصادی با توجه به مزیتهای موجود در کشورمان تأکید کرد. رئیس دستگاه دیپلماسی همچنین با تشریح رویکرد دولت سیزدهم در حوزه روابط با همسایگان، تبادل هیأتها در سطوح عالی ۲ کشور به منظور رایزنیهای فیمابین را مورد اشاره قرار داد. وزیر امور خارجه کشورمان در این دیدار دیدگاه منطقهای و آمادگی جمهوری اسلامی ایران در زمینه توسعه تعاملات با کشورهای منطقه در فرمتهای ۲ یا چندجانبه را مورد تأکید قرار داد. شیخ تمیم بن حمد آلثانی، امیر قطر نیز در این دیدار با تأکید بر اهمیت روابط فیمابین و همچنین همکاریهای ۲ طرف در حوزه مسائل منطقه، علاقهمندی کشورش برای گسترش همکاریها را مورد تأکید قرار داد.
وزیر امور خارجه همچنین در دیدار «شیخ محمد بن عبدالرحمن آلثانی» وزیر خارجه قطر با اشاره به اهمیت روابط ۲ کشور بر پایه همکاریهای دوجانبه و منطقهای، بر ضرورت گسترش ابعاد همکاریها بویژه در حوزههای تجاری، اقتصادی و سرمایهگذاری با توجه به ظرفیتها و مزیتهای جمهوری اسلامی ایران و هماهنگی در زمینه تبادل هیأتهای عالیرتبه تأکید کرد. امیرعبداللهیان با تأکید بر اولویت همسایگی از نگاه دولت سیزدهم، به رویکرد ایران برای توسعه مناسبات با کشورهای منطقه و انجام گفتوگوهای منطقهای در جهت ثبات و استقرار منطقه اشاره و آن را مهم ارزیابی کرد.
وزیر خارجه قطر نیز در این دیدار با تشریح دیدگاه امیر این کشور در زمینه تحکیم و توسعه روابط با جمهوری اسلامی ایران، علاقهمندی قطر برای گسترش همکاریها، بویژه در حوزه فعالیتهای اقتصادی را مورد تأکید قرار داد. همکاری در حوزه مسائل منطقهای و بینالمللی، بویژه تحولات افغانستان و یمن از جمله دیگر موضوعات مطرح شده در گفتوگوهای وزرای خارجه ۲ کشور بود.
* دیدار با اسماعیل هنیه
دیدار با اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی حماس دیگر برنامه وزیر امور خارجه کشورمان بود. امیرعبداللهیان در این دیدار پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران از دفاع مشروع مردم و مقاومت فلسطین در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی را مورد تاکید قرار داد. اسماعیل هنیه نیز در این دیدار با قدردانی از حمایت و پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران از مبارزه مردم فلسطین در مسیر مبارزه با تجاوزات مستمر رژیم صهیونیستی، خواستار تحرک و بسیج مواضع اسلامی، عربی و بینالمللی به منظور اتخاذ مواضع قاطع علیه سرکشیهای این رژیم شد.
* تضمین و راستیآزمایی محور اختلافی مذاکرات
امیرعبداللهیان در حاشیه سفر به دوحه در گفتوگویی تفصیلی با شبکه الجزیره به تشریح مواضع ایران در چارچوب مذاکرات وین پرداخت. امیرعبداللهیان با بیان اینکه ما وقتى از لغو تحریمها یا برطرف شدن تحریمها صحبت میکنیم منظورمان بازگشت کامل به سند برجام است، گفت: هر آنچه در متن برجام پیشبینی شده و مورد تایید قرار گرفته و آن توافق تبدیل به قطعنامه شده است؛ همه آن موضوعات از نظر جمهوری اسلامی ایران باید مورد توجه طرفهای مختلف قرار گیرد. پس در این مرحله سقفى که ما در مذاکرات فعلی وین دنبال میکنیم، لغو تحریمهای برجامى است اما حتما در ادامه، لغو کامل تحریمها مورد توجه ما خواهد بود. امیرعبداللهیان در پاسخ به سوالی درباره سرنوشت تحریمهای برجامی که در دوره ترامپ در پوششهای دیگر مجددا تحمیل شده است، گفت: ما معتقد هستیم هر تحریمی که پس از خروج آمریکا از برجام وضع شده، باید برداشته شود. این بستگی به روند مذاکرات ما دارد ولی فکر میکنیم هدف همان بازگشت کامل به برجام و عبور از تحریمهای ترامپ است که بارها مقامات آمریکایی حتی جو بایدن در مواردى اعلام کردهاند رفتار ترامپ را در موضوع برجام مورد تایید قرار نداده و نمیدهند. وی در ادامه با اشاره به موضوع لزوم تضمین طرف آمریکایی گفت: ما وقتى از تضمین صحبت مىکنیم، مصادیقى را داریم. عمده مصادیق به اقداماتی برمىگردد که ایران در حوزه اقتصادی و تجارت خارجی خود باید انجام دهد. در رأس آنها فروش راحت و روان نفت و دریافت ارز حاصل از محل فروش نفت در سیستم بانکهای جمهوری اسلامی ایران است و در کنار آن همه تحریمهایی که در برجام، ایران از آن معاف شد و عبور کرد؛ از جمله در حوزه کشتیرانی، بنادر، پتروشیمی، بیمه و بسیاری از موضوعات دیگر. وزیر امور خارجه ادامه داد: ما وقتى از تضمین صحبت مىکنیم یعنى اولا تحریم جدیدی علیه ایران اعمال نشود؛ ثانیا تحریمهایی که برداشته میشود و لغو میشود، مجددا به بهانه دیگری از جمله بهانه قانونی که در کنگره تصویب شده یا قانونی که توسط رئیسجمهور آمریکا امضا میشود، بازگردانده نشود.
امیرعبداللهیان درباره مساله راستیآزمایی نیز اظهار داشت: یکی از شاخصها برای ما فروش نفت و دریافت مبلغ ارزی آن در سیستم بانکی کشور است. وقتى از راستیآزمایی صحبت میکنیم یعنی در یک بازه زمانی قابل قبول باید مطمئن شویم این اتفاق رخ خواهد داد. ما در پایان دور ششم مذاکرات وین در این موضوع با یک بنبست مواجه شدیم. وی در ادامه گفت: در ارتباط با رفتار آمریکاییها در وین، ما در سطح کمیتهها و مذاکرات فنی از جمله در موضوع رفع تحریمها، از آمریکاییها به واسطه هماهنگکننده اتحادیه اروپایی مطالبی را به صورت non-paper دریافت میکنیم و پاسخها را هم از همان طریق میدهیم. همزمان با ۳ کشور اروپایی به اضافه چین و روسیه هم در میز مذاکرات درباره چگونگی رفع تحریمها گفتوگو میکنیم. این در واقع یک سطح از مناسباتی است که وجود دارد و نسبتی است که آقای رابرت مالی با مذاکره فعلی در وین دارد.
* چین و هند مقصد سفرهای بعدی امیرعبداللهیان
پس از سفر ۲ روزه وزیر امور خارجه کشورمان به مسقط و دوحه، روز گذشته سخنگوی وزارت خارجه چین از سفر امیرعبداللهیان به پکن در روز جمعه خبر داد. رسانههای هندی نیز ضمن اعلام سفر قریبالوقوع وزیر امور خارجه ایران به دهلی نو، از پیگیری مساله ارسال گندم به افغانستان در جریان این سفر خبر دادند.
ارسال به دوستان
پایان دپوی کالاها در گمرک و افزایش 25 درصدی ترخیص کالا در پاییز سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل
جوانههای تجارت در روزهای پاییزی
گروه اقتصادی: موضوع دپوی کالاها در گمرکات کشور قریب به ۲ سال است در مقاطع زمانی مختلف توسط مسؤولان گمرک مطرح و هر بار دستگاه یا وزارتخانه خاصی در این زمینه به عنوان خاطی معرفی میشود. بسیاری از کالاها وارد میشد و به دلایل مختلف در گمرک باقی میماند و برخی نیز فاسد میشد. در واقع ناهماهنگی میان وزارت صمت و بانک مرکزی و عدم تخصیص ارز یکی از اصلیترین علل دپوی کالاهای اساسی در سالهای اخیر بوده است. بانک مرکزی با توجه به اینکه شناخت درست و جامعی درباره مسائل تجاری ندارد، بارها در مسیر واردات کالاهای مورد نیاز و تامین ارز آنها دچار نارسایی شده است.
به گزارش «وطنامروز»، خوشبختانه در ماههای اخیر با پیگیریهای انجامشده، روند ترخیص کالاها سرعت گرفته و یکی از اصلیترین مشکلات بخش گمرکی در حال اصلاح است. طبق اعلام سخنگوی گمرک، ارزش تجارت کشور در پاییز امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۵ درصد از نظر ارزشی رشد داشته است.
سیدروحالله لطیفی اظهار داشت: کل تجارت کشور در ۹ ماهه امسال ۱۲۲ میلیون و ۴۵۲ هزار تن کالا به ارزش ۷۲ میلیارد و ۸۳ میلیون دلار بود که سهم فصل پاییز ۴۳ میلیون و ۳۱۸ هزار تن به ارزش ۲۷ میلیارد و ۱۵۶ میلیون دلار بوده است.
وی افزود: تجارت پاییزی کشور (مجموع صادرات و واردات) نسبت به فصل سوم سال گذشته، کاهش ۹درصدی در وزن و افزایش ۲۵ درصدی در ارزش را تجربه کرده است و نسبت به فصل تابستان 7 درصد در وزن و ۱۴ درصد در ارزش و نسبت به بهار ۱۲ درصد در وزن و ۲۸ درصد در ارزش رشد نشان میدهد.
لطیفی درباره میزان صادرات در فصل پاییز خاطرنشان کرد: از مجموع صادرات ۹۲ میلیون و ۳۳۳ هزار تنی کشور به ارزش ۳۵ میلیارد و ۱۴۱ میلیون دلار در ۹ ماهه امسال، ۳۲ میلیون و ۳۳۷ هزار تن کالا به ارزش ۱۳ میلیارد و ۳۳۵ میلیون دلار در فصل پاییز به سایر کشورها صادر شد که از لحاظ ارزش نسبت به پاییز سال قبل ۱۷ درصد، نسبت به تابستان سال جاری ۲۰ درصد و نسبت به فصل بهار ۲۵ درصد افزایش داشته است.
وی درباره واردات کشور در فصل سوم سال گفت: از مجموع ۳۰ میلیون و ۱۱۹ هزار تن کالای وارده به کشور به ارزش ۳۶ میلیارد و ۹۴۲ میلیون دلار در ۹ ماهه سال جاری، ۱۰ میلیون و ۹۸۱ هزار تن کالا به ارزش ۱۳میلیارد و ۸۲۱ میلیون دلار مربوط به پاییز بوده که نسبت به پاییز سال قبل ۳۰ درصد در وزن و ۳۷ درصد در ارزش افزایش داشته است.
وی افزود: واردات کشور در فصل پاییز نسبت به تابستان 4 درصد در وزن و 5/5درصد در ارزش بیشتر شده و نسبت به فصل بهار نیز ۲۸ درصد در وزن و ۱۶درصد در ارزش رشد داشته است.
* ۷ تصمیم گمرک جهت افزایش سرعت ترخیص کالاهای اساسی
سرپرست معاونت امور گمرکی گمرک ایران با ارسال بخشنامهای به گمرکات اجرایی، تصمیمات جدید این معاونت به منظور تسریع و تسهیل در ترخیص کالاهای وارداتی؛ بویژه کالاهای اساسی با توجه به افزایش حجم کار در ماههای پایانی سال را ابلاغ کرد.
فرود عسگری در این بخشنامه از ناظران، مدیران کل و مدیران گمرکات اجرایی خواسته است در صورت لزوم، تشریفات گمرکی ترخیص کالاهای اساسی را در ایام تعطیل و خارج از وقت اداری نیز انجام دهند.
براساس این گزارش، سرپرست معاونت امور گمرکی در بخشنامه خود بر موارد زیر تأکید کرده است:
1- نظارت مستمر بر عملکرد کارشناسان متمرکز به منظور اقدام بموقع در رسیدگی به اظهارنامهها و جلوگیری از ماندگاری اظهارنامهها در کارتابل کارشناسان
2- احصای فهرست اظهارنامههای در جریان و تعیینتکلیف آنها در اسرع وقت
3- با توجه به محدودیت تردد کامیونها و افزایش حجم کار در ماههای پایانی سال، ضمن رعایت قوانین و تسهیل و تسریع در انجام تشریفات گمرکی، ارائه خدمات در ایام تعطیل و بعد از وقت اداری به خدمتگیرندگان مورد انتظار است.
4- ضمن هماهنگی با سازمانهای همجوار از جمله استاندارد، قرنطینه، بهداشت و... ترتیبی اتخاذ شود که مجوزها در کمترین زمان ممکن صادر شود تا علاوه بر تسریع در ترخیص کالاها، از انباشت کالا در پایان سال نیز جلوگیری به عمل آید.
5- احصا و شناسایی صاحبان کالاهای موجود در انبارها بویژه کالاهای اساسی و پیگیری لازم برای اظهار کالا و ترخیص آنها جهت جلوگیری از تراکم کار در پایان سال
6- پیگیری و تعیینتکلیف اظهارنامههای ترخیص درصدی در اسرع وقت و تهیه و ارسال فهرست آنها به دفتر واردات با ذکر شماره کوتاژ، تاریخ اظهارنامه، نام صاحب کالا، نوع کالا، میزان کالای مانده و آخرین اقدام انجام شده توسط گمرک ظرف حداکثر یک هفته
7- پیگیری انجام تعهدات و تعیینتکلیف کالاهایی که از محل ماده 42 ق.ا.گ ترخیص شده و ارسال فهرست آنها به دفتر واردات با ذکر مشخصات کامل ظرف حداکثر یک هفته
در این بخشنامه تصریح شده است: چنانچه در راستای تسریع و تسهیل انجام تشریفات گمرکی، مشکلاتی وجود داشته یا تفویض اختیار برخی موارد مرتبط با آن گمرک ضرورت دارد مراتب به همراه دلایل توجیهی در اسرع وقت حداکثر ظرف ۳ روز به ادارات کل این معاونت اعلام شود تا اقدام لازم انجام شود.
ارسال به دوستان
مؤسسه تحقیقات آب وزارت نیرو از بارشهای تا 224 میلیمتری و احتمال وقوع سیلاب در هفته منتهی به اول بهمن خبر داد
احتمال تکرار سیل
چندین حوضه آبریز اصلی و درجه 2 کشور در این هفته و هفته آینده بارشهای نرمال و حتی سیلآسا پیشرو دارند. میزان بارش در حوضههای خلیجفارس، دریای عمان، هیرمند و زایندهرود با شدت بیشتری همراه خواهد بود.
به گزارش «وطنامروز»، همانطور که پیشبینی میشد زمستان امسال پربارش و همراه با هشدارهای وقوع سیل است. اکنون فقط چند روز از وقوع سیلابهای ویرانگر در برخی مناطق کشور میگذرد و عملیات امدادرسانی به سیلزدگان همچنان در جریان است اما روز گذشته هشدارهایی مبنی بر بارشهای سیلآسای جدید در چندین حوضه آبریز داده شد.
هشداری که بر آگاهی و آمادگی مسؤولان استانی برای مقابله با بارشهای سیلآسا که احتمال جاری شدن سیل و آبگرفتگی معابر همچنین بروز برخی مشکلات را در پی دارد تأکید میکند.
بر اساس اعلام موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو، این هفته و هفته منتهی به اول بهمنماه برای تعدادی از حوضههای آبریز اصلی و درجه ۲ کشور بارشهای ۲۰۰ میلیمتری پیشبینی شده است که در برخی از این حوضهها وقوع احتمالی سیلاب را شاهد خواهیم بود. گزارش تازه موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو بـرای هفته جاری، وقوع بارشها را در مناطق غرب، جنوب غرب و برخی منـاطق واقـع در نـوار شمالی کشور پیشبینی کرده است.
همچنین با توجه به چشمانداز بارش پیشبینیشده بـرای هفتـه منتهی به اول بهمن، وقوع بارشها در بیشتر مناطق کشور بویژه مناطق واقع در نیمـه جنـوبی و شـرق کشـور مورد انتظار است به طوری که حوضههای آبریز کارون بزرگ، جراحی- زهره، طشـک، بختگان، مهارلو، کویر ابرقو - سیرجان، کل- مهران، کـویر لـوت، هـامون - هیرمنـد و بنـدرعباس- سـدیج میتواند با خطر وقوع سیلاب همراه باشد.
* وضعیت بارشها در هفته منتهی به اول بهمن
وضعیت بارشی در هفته منتهی به اول بهمنماه نسبت به هفته جاری بهتر خواهد بود به طوری که در 2 حوضه اصلی آبریز خلیجفارس و دریای عمان و فلات مرکزی بارش ۲۰۰ میلیمتری رخ خواهد داد.
در حوضههای آبریز اصلی مرزی شرق و دریاچه ارومیه هم طی هفته منتهی به اول بهمنماه بیشینه بارشها به ترتیب ۱۴۸ و ۱۰۸ میلیمتر پیشبینی شده است.
وضعیت بارش در حوضه آبریز دریای خزر در هفته منتهی به اول بهمن اینگونه است که بیشینه بارش آن به ۸۸ میلیمتر میرسد در حالی که متوسط بارش آن ۲۱ میلیمتر خواهد بود. حوضه آبریز قره قوم هم بیشینه بارش ۸۵ میلیمتری با متوسط بارش ۱۸ میلیمتر را تجربه خواهد کرد.
در هفته منتهی به اول بهمنماه 11 حوضه آبریز درجه ۲ کشور بارش ۲۰۰ میلیمتری را خواهند داشت و در محدودههای نهگانه مدیریت حوضههای آبریز هم ۴ محدوده کارون بزرگ، جراحی- زهره و حوضههای جنوبی، فلات مرکزی و شرقی و نیز زایندهرود بارش ۲۰۰ میلیمتری پیشبینی شده است.
* هیرمند در آستانه بارش 224 میلیمتری
حوضه آبریز فرامرزی هیرمند اگرچه این هفته بارشهای چندان خوبی ندارد اما بر اساس پیشبینی موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو در هفته منتهی به اول بهمنماه احتمال بارشهای 224 میلیمتری در این حوضه آبریز وجود دارد.
ایرنا در این باره نوشت: حوضه آبریز هیرمند یکی از حوضههای آبریز فرامرزی کشورمان است که حوضه فرعی به شمار میرود و زیرمجموعه حوضه آبریز مرزی شرق بوده و مهمترین رود آن، هیرمند است. مساحت این حوضه آبریز ۳۰۷ هزار و ۴۶۲ کیلومتر مربع است و ۱۹ زیرحوضه در آن قرار دارد.
وضعیت بارشی این حوضه آبریز فرامرزی در هفته جاری بر اساس پیشبینی موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو ناچیز است.
همچنین با توجه به چشمانداز بارش پیشبینیشده برای هفته منتهی به اول بهمنماه وقوع بارشهای قابـل توجه در بیشتر زیرحوضههای واقع در حوضه آبریز هیرمند مورد انتظار است. بر این اساس متوسط بارش پیشبینیشده برای حوضه آبریز فرامرزی هیرمند در هفته منتهی به اول بهمنماه ۷۶ میلیمتر خواهد بود. بیشینه بارش این حوضه آبریز هم ۲۲۴ میلیمتر خواهد بود.
* بارش باران در ۱۶ استان از دیروز
بارشهای خوب زمستانی در این هفته نیز ادامه خواهد داشت. در این باره رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا روز گذشته از بارش باران و وزش باد شدید موقت در ۱۶ استان و کاهش دما تا۱۰درجه سانتیگراد در شمال و غرب کشور خبر داد.
بنا به اعلام صادق ضیاییان، روز گذشته در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان، زنجان، نیمه جنوبی استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجانغربی و اردبیل، نیمهشمالی و شرق خوزستان و برخی نقاط استانهای چهارمحالوبختیاری، کهگیلویهوبویراحمد، همدان، قزوین، البرز، گیلان و تهران شاهد بارش باران، وزش باد موقت و البته رعد و برق در استانهای جنوبی کشور بودیم. وی اظهار داشت: چهارشنبه ۲۲دیماه (امروز) در بیشتر مناطق کشور جوی پایدار پیشبینی میشود اما روز پنجشنبه با ورود سامانه بارشی جدید، در شمال غرب، غرب و ارتفاعات البرز مرکزی بارش باران و برف را انتظار داریم.
وی با اشاره به محدوده بارشهای روز جمعه اظهار داشت: جمعه در اکثر مناطق نیمه غربی کشور بارش باران و برف و وزش باد شدید موقت رخ میدهد که شدت بارشها در استانهای کردستان، اردبیل، گیلان، غرب مازندران، جنوب آذربایجان غربی، ارتفاعات البرز مرکزی و زاگرس مرکزی خواهد بود.
* کاهش دما تا ۱۰ درجه
به گفته ضیاییان، شنبه ۲۵ دی در بیشتر مناطق کشور جز پارهای از مناطق شمال غرب و جنوب شرق بارش باران و برف پیشبینی میشود که شدت بارشها در شمال شرق و جنوب کشور خواهد بود.
وی با اشاره به کاهش دما و وزش باد در برخی مناطق کشور گفت: جمعه و شنبه (۲۴ و ۲۵ دیماه) در شمال غرب، غرب و استانهای ساحلی دریای خزر دما ۶ تا ۱۰ درجه سانتیگراد کاهش مییابد و همچنین جمعه در جنوب شرق، جنوب غرب و بخشهایی از مرکز کشور و شنبه در نیمه شرقی و بخشهایی از مرکز کشور وزش باد نسبتا شدید تا شدید رخ میدهد.
ارسال به دوستان
ادامه ابهامات و سؤالات درباره حذف استقلال و پرسپولیس از آسیا
مصائب حرفهای نبودن
با گذشت چند روز هنوز مشخص نیست دلیل حذف سرخابیها چه بوده است
با وجود گذشت چند روز از حذف تیمهای پرسپولیس و استقلال از لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۲۲ همچنان ابهامات زیادی در این زمینه وجود دارد. اگر مدیران ورزش و فوتبال ایران، به جای حضور پشت میزهای یک در دو متری مدیریتی و رسانههای مختلف، در زمینهای فوتبال با ابعاد 110 در 75 متری قرار داشتند، به واقع میتوانستند رکورد پاسکاری بارسلونا را در روزهای اوج تیکی تاکا بشکنند. در مساله عدم صدور مجوز حرفهای استقلال و پرسپولیس و حذف آنها از لیگ قهرمانان آسیا که به فاجعه ملی بدل شده، از مدیران میانی و اصلی در مجموعه باشگاهها گرفته تا مدیران و مسؤولان سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش فقط به دنبال پاسکاری دلایل حذف هستند. هر کدام توپ را به زمین دیگری میاندازند و در نهایت هم به روشنی مشخص نمیشود در این فرآیند چه کسانی مقصر بودهاند.
* مشکلات حرفهای استقلال و پرسپولیس
شکی نیست هر 2 باشگاه، دچار مشکلات اساسی هستند. مساله مالکیت مشترک آنها یکی از مشکلات است و بدهیهای مختلف داخلی و خارجی که موضوع پنهان و قابل انکاری نیست، مشکل دیگر. در قانون تجارت کشورمان هم استقلال و پرسپولیس سالهاست به عنوان بنگاههای زیانده شناخته میشوند اما در تمام این سالها به جای حل مشکل آنها، با مثبت نشان دادن تراز مالی برای کسب مجوز حرفهای، آنها را سودده معرفی کردیم که ارائه این اسناد خود مشکل دیگری آفریده که آن هم بریده شدن مالیاتهای سنگین برای 2 باشگاه است.
* اجرایی نشدن وعده خصوصی شدن
وعده خصوصیسازی سرخابیها نیز پس از حدود 2 دهه در دولتهای مختلف به نتیجه نرسیده و دولت هنوز نتوانسته استقلال و پرسپولیس را به سازمانهای زیرمجموعه خودش، بخش خصوصی یا اشخاصی که علاقهمند به مالکیت آنها هستند واگذار کند. از این مقدمه که بگذریم، بد نیست فرآیند عدم صدور مجوز حرفهای آنها بررسی تا سهم هر کسی در این فاجعه ملی مشخص شود.
* مانع بزرگ درآمدزایی 2 باشگاه
ساختار 2 باشگاه طبق آنچه میدانیم، حرفهای نیست. استقلال و پرسپولیس در نظام اداری، ساختاری، مالی و... دچار مشکلات اساسی هستند و پس از سالها ورزشگاه اختصاصی و بدون مشکلی هم ندارند. در تمام این سالها نیز از دوران مدیران سابق گرفته تا مدیران فعلی، بدهی به بار آمده و هر کدام از این مدیران، میراثی جز بدهی دریافت نکردهاند؛ بدون اینکه درآمدزایی مشخصی وجود داشته باشد یا این درآمد کفاف هزینهها و بدهیها را بدهد. از سوی دولتهای مختلف هم تلاشی برای حل مشکل آنها نشده و حتی مجلس هم با تصویب قوانینی، جلوی کمک دولتی به باشگاههای دولتی را گرفته است. حالا باشگاههایی که درآمد مشخص ندارند، حق پخش تلویزیونی نمیگیرند، ورزشگاه اختصاصی ندارند، بلیتفروشی به آنها تعلق نمیگیرد، بدون رعایت حق کپیرایت درآمدی از فروش البسه خود ندارند، فدراسیون تا همین چند وقت پیش تبلیغات محیطی را به آنها نمیداد و به بخش خصوصی هم واگذار نمیشوند، پس چگونه باید مشکلات خود را حل کنند؟
* وظایف کمیته بدوی و استیناف
اینجا مشخص میشود تلاشی که منجر به نتیجه شود، برای حل مشکلات این باشگاهها صورت نگرفته تا استقلال و پرسپولیس برای دریافت مجوز حرفهای دچار مشکل شوند. با این حال کمیتههای بدوی و استیناف مجوز حرفهای که فدراسیون فوتبال آنها را در ساختار سازمان لیگ تعریف کرده، چه وظایفی به عهده دارند؟ آگاهسازی و آموزش باشگاهها برای دریافت مجوز بر عهده رئیس صدور مجوز حرفهای است و طبق قوانین و آییننامههای AFC باید در راه دریافت مجوز حرفهای به باشگاهها کمک شود و در این مسیر تبعیضی هم بین باشگاهها قائل نشوند اما از الزامات حضور افراد در این کمیتهها دانستن زبان انگلیسی، آشنایی با قوانین و از وظایفشان حفظ محرمانگی اسناد باشگاههاست. شاید نگاهی به اعضای این کمیتهها و عملکرد آنها بخوبی نشان دهد آیا این شرایط رعایت شده یا نه!
* رعایت نشدن محرمانگی باشگاهها
مسأله اینجاست که کمیته بدوی و استیناف مجوز حرفهای، در سالهای گذشته با همین شرایط که شاید فقط کمی تفاوت مثبت یا منفی داشته، مجوز حرفهای را صادر میکرده اما چگونه امسال صدور مجوز حرفهای آنها به مشکل خورد؟ عدم بارگذاری مدارک لازم از سوی باشگاهها تا تاریخ مقرر، احتمالا دلیل اصلی عدم صدور مجوز حرفهای است. به طور مثال پرسپولیس نتوانست تا تاریخ تعیین شده (اوایل شهریور) بدهیهای تعیین تکلیف شده خود از جمله کالدرون را پرداخت کند.
کمیته بدوی مجوز حرفهای ابتدا مجوز حرفهای استقلال و پرسپولیس را صادر نکرد و نامه صادر نشدن مجوز آنها نیز در رسانهها منتشر شد که همین موضوع اصل محرمانگی را زیر سؤال میبرد. در اینجا رسانهها به عنوان بخشی که وظیفه اطلاعرسانی را به عهده دارند، کار حرفهای خود را انجام دادهاند اما اعضای کمیته بدوی یا استیناف اصل محرمانگی را رعایت نکرده و نتوانستند مقابل رسانهای شدن این اطلاعات را بگیرند یا شاید هم عامدانه آن را رسانهای کردهاند که به خودی خود، باعث ایجاد حساسیت میشود.
* کوتاهی باشگاهها یا ادعاهای واهی استیناف؟
در کنار این مسائل، باید نقش مدیران ۲ باشگاه را هم ببینیم که شاید با جدی نگرفتن برخوردها تلاشی برای رفع نواقص و ایرادها نکردهاند؛ چه مدیران سابق ۲ باشگاه که از مسؤولیت فرار کرده و عقیده داشتند مسؤولیت صدور یا عدم صدور مجوز حرفهای به مدیری ارتباط دارد که درگیر ماجرا خواهد شد و چه مدیرانی که در زمان صدور مجوز حرفهای مسؤولیتی داشتند و نتوانستند مقابل این فاجعه را بگیرند. با این حال، اگر کمیته بدوی تشخیص داده بود که ۲ باشگاه نمیتوانند مجوز حرفهای بگیرند، چگونه کمیته استیناف اعلام کرد مجوز حرفهای سرخابیها صادر شده و مسؤولان این کمیته از جمله داریوش مصطفوی و کاظم اولیایی ادعا کردند AFC به ۲ باشگاه ۳ ماه مهلت داده است؟ در حالی که پس از پایان مهلت بارگذاری مدارک، هیچ مهلتی برای ارائه مدارک جدید نیست و عملا این مهلت، فقط ادعایی واهی بوده که روال قانونی ندارد. با این حال آیا این ادعا صحت داشته و باشگاهها در همین ۳ ماه باز هم نتوانستند مشکل خود را حل کنند یا منظور از مهلت، راستیآزمایی مدارک ۲ باشگاه بود که به نظر میرسد صرفا یک راستیآزمایی بوده است؟ طبق اطلاعات اوایل مهرماه، مهلت باشگاهها برای ارائه مدارک و کسب مجوز حرفهای تمام شده بود که ۲ باشگاه در این مهلت موفق نشدند بخش زیادی از مشکلات خود را حل کنند.
* مجوز حرفهای چگونه صادر شد؟
حالا این سؤال مطرح میشود: اگر ۲ باشگاه شرایط کسب مجوز حرفهای را نداشتند، چگونه اعلام شد مجوز حرفهای ۲ باشگاه صادر یا بحث مهلت ۳ ماهه مطرح شد؟ آیا قرار بوده در فضای هواداری، علاقهمندان به این ۲ تیم باز هم بازیچه مدیران قرار بگیرند و با احساسات آنها بازی شود؟ چگونه بود که پس از جلسهای که در آکادمی ملی فوتبال با حضور شهابالدین عزیزیخادم، اعضای کمیتههای بدوی و استیناف و همچنین مدیران ۲ باشگاه برگزار شد، مجید صدری و مصطفی آجورلو اعلام کردند مشکل صدور مجوز حرفهای آنها حل شده است؟ حتی کمتر از 10 روز پیش که اعلام شد مجوز حرفهای ۲ باشگاه باطل شده، حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان اعلام کرد «برای دبیرکل AFC نامهای ارسال کرده و روزنههای امیدی وجود دارد». حالا چه شد که خروجی تمام این اتفاقات عدم صدور مجوز حرفهای 2 باشگاه، حذف آنها از لیگ قهرمانان آسیا 2022 و ارجاع پرونده به کمیته انضباطی و اخلاق فیفا شد که شاید منجر به محرومیت آنها از حضور در سالهای آینده هم شود.
* فرار از مسؤولیت و مقصر جلوه دادن دیگران
کسی پاسخگوی مسؤولیت خود نیست و شاید هر کسی به جای قبول تقصیر خود، سعی دارد تقصیرات را از سر خود باز کند و با پاسکاری توپ را به زمین دیگری بیندازد. بخشی از مدیران که سکوت کردهاند و آنهایی هم که صحبت میکنند، هر کدام دیگری را مقصر میدانند. مسؤولان فدراسیون باشگاهها را دچار نواقص میدانند، مدیران باشگاهها کمیتههای بدوی و استیناف را مقصر جلوه میدهند و این کمیتهها نیز کوتاهی مدیران باشگاهها را.
* دانستن؛ کمترین حق هواداران استقلال و پرسپولیس
حال سؤال اصلی این است: کدام نهاد رأی به حذف استقلال و پرسپولیس داده است. طبق شواهد و مدارک کمیته بدوی صدور مجوز حرفهای اول آبان اعلام کرده این ۲ باشگاه صلاحیت داشتن مجوز حرفهای را ندارند اما پس از آن کمیته استیناف صدور مجوز حرفهای ۳ ماه فرصت داد و در نهایت AFC اعلام کرد استقلال و پرسپولیس نمیتوانند در لیگ قهرمانان 2022 حضور داشته باشند. با این وجود چرا در این باره شفافسازی صورت نمیگیرد و چرا فدراسیون فوتبال در این باره سکوت کرده است؟
هواداران استقلال و پرسپولیس که از حذف تیمهای خود ناراحت و شوکه هستند، کمترین حقشان دانستن واقعیت است؛ اینکه تصمیم به حذف این ۲ تیم در تهران گرفته شد یا در مقر AFC در کوالالامپور. این شاید کمترین خواسته هواداران چند ده میلیونی استقلال و پرسپولیس است که اگر مسؤولان ارزشی برای آنها قائل هستند، باید هر چه زودتر اطلاعرسانی صحیح کرده و البته تلاش کنند در سالهای آینده، این مشکلات تکرار نشود.
***
واکنش سخنگوی دولت به حذف استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا
سخنگوی دولت در حاشیه جلسه دیروز هیات دولت توضیحاتی را درباره حذف ۲ تیم استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا ارائه کرد. علی بهادریجهرمی در حاشیه جلسه روز گذشته هیات دولت درباره حذف استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا اظهار داشت: بهتر از من میدانید AFC قوانین و استانداردهای خاص خودش را دارد و از سال 94 این قوانین اعلام شده بود. وی افزود: فدراسیونها، باشگاههای ورزشی و دولت باید اقدامات لازم برای این استانداردهای لازم را انجام میدادند که متاسفانه این حرکت انجام نشد. در این 5-4 ماه فعالیت دولت جدید، وزیر ورزش و جوانان یکی از اولویتهایش همین مساله باشگاهها و مجوز آنها بود. سخنگوی دولت تاکید کرد: وزیر ورزش در این مدت سعی کرد با سرعت زیاد جبران عقبافتادگی 6-5 سال اخیر را انجام دهد ولی به رغم تلاشهای گسترده و همکاری خوبی که وزارتخانههای ورزش و اقتصاد و سازمان خصوصیسازی با تاکید ویژه رئیسجمهور داشتند، موفقیتی حاصل نشد. دولت وظیفه خود میداند حامی تمام باشگاههای ورزشی و به طور خاص باشگاههایی که طرفداران بیشتری دارند باشد. البته نباید از مرحله استیناف در حذف ۲ باشگاه ناامید شد. بهادریجهرمی تاکید کرد: اداره این باشگاههای خاص باید مردمی باشد و با سرعت زیاد دولت در این زمینه تلاش خواهد کرد و از آن فروگذار نمیکند.
ارسال به دوستان
2022؛ سال بحران نظامی سعودی
سال سخت پسرک
روزنامه رایالیوم در گزارشی سال جدید میلادی را سالی مملو از بحران و سختی برای عربستان دانست. به نظر میرسد سال جدید میلادی ممکن است برای عربستان سعودی «شوم» باشد، زیرا تنها در 10 روز اول آن، یک کشتی باری اماراتی مملو از سلاحهای سعودی در مسیر حرکت به سمت شهر «جیزان» توسط انصارالله یمن توقیف شد. همچنین ائتلاف متجاوز سعودی در جدیدترین رسوایی خود تصاویری از یک فیلم آمریکایی با موضوع عراق را به جای سایت موشکی ارتش و کمیتههای مردمی یمن منتشر کرد که واکنش طنز بسیاری از رسانهها را به دنبال داشت. روزنامه فرامنطقهای رایالیوم در گزارشی نوشت: اما بزرگترین بحرانی که عربستان این روزها از آن رنج میبرد، بحران موشکی است. روزنامه فایننشالتایمز انگلیس گزارشی را منتشر کرد که موشکهای پاتریوت عربستان برای مقابله با انبوه موشکهای انصارالله یمن رو به اتمام است و برخی کشورهای حوزه خلیجفارس مانند قطر و امارات تا حد امکان از این کشور حمایت میکنند، زیرا ممکن است ذخایر آن ظرف ۳ ماه تمام شود. دولت آمریکا اجازه فروش 280 موشک هوا به هوا به عربستان سعودی به ارزش 650 میلیون دلار را صادر کرد که کنگره آن را تایید کرده بود اما تحویل این موشکها ممکن است ماهها یا شاید سالها طول بکشد و به همین دلیل است که عربستان به کشورهای حاشیه خلیجفارس متوسل میشود تا آنچه را که دارند، فوری در اختیار آن قرار دهند. این کشورها برای اینکه بتوانند این موشکهای آمریکایی را به عربستان یا هر کشور دیگری بفروشند، نیاز به تاییدیه آمریکا دارند و بر اساس اطلاعات منتشر شده، آمریکا تاییدیه خود را برای قطر، کویت و امارات فرستاده اما هنوز مشخص نیست این کشورها به درخواست عربستان پاسخ مثبت دهند یا نه و این اقدام محرمانه است و تنها از خلال افشاگری مقامات آمریکایی یا گزارشهای مطبوعاتی ممکن است اخباری درباره آن درز کند. به دلیل افزایش حملات انصارالله یمن به اهداف اساسی در عربستان با موشکهای بالستیک و پهپاد در ۲ سال گذشته در پاسخ به جنایتهای این کشور علیه یمن، ذخایر موشکهای «پاتریوت» عربستان در آستانه تمام شدن است. «تیموتی لندرکینگ» فرستاده ویژه ایالات متحده در امور یمن اعلام کرد یمنیها سال 2021 حدود 375 حمله فرامرزی به عربستان سعودی انجام دادهاند. همچنین یک مقام دولتی عربستان سعودی به روزنامه والاستریت ژورنال اعلام کرد: «تعداد حملات به عربستان سعودی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است، زیرا هواپیماهای بدون سرنشین 29 بار در ماه نوامبر و 25 بار در ماه اکتبر به عربستان سعودی حمله کردند و این کشور در ماه گذشته 11 حمله موشکی بالستیک و در ماه اکتبر 10 حمله را تجربه کرد». هزینه یک موشک پاتریوت بیش از یک میلیون دلار است و این در حالی است که موشکهای یمنی قیمتی کمتر از 10 هزار دلار دارد و همین موضوع درباره هواپیماهای بدونسرنشین نیز صدق میکند که این امر یکی از برجستهترین پارادوکسهای جنگ یمن را نشان میدهد. نیروی هوایی عربستان در هفتههای اخیر حملات خود را به نیروهای جنبش انصارالله برای جلوگیری از پیشروی آنها و کنترل شهر راهبردی مأرب تشدید کرده است. انصارالله ممکن است در پاسخ به جنایتهای عربستان علیه یمن، تاسیسات اساسی و مهم عربستان از جمله آرامکو و فرودگاهها را مورد هدف قرار دهد و این امر میتواند فاجعه بزرگ دیگری را برای عربستان رقم بزند. ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم Don’t Look Up که حکمرانی واشنگتن را به صراحت نقد میکند
این آمریکا را ببین!
رضا کردلو: جان فورد فیلمی دارد به نام The Last Hurrah که سال 1958 ساخته شده است؛ فیلمی قابل تأمل که به خاطر تعداد زیاد کارهای خوب جان فورد، کمتر دربارهاش صحبت شده است. از جهاتی اما «آخرین هورا»
(The Last Hurrah) فیلم قابل تأملی است؛ فیلمی که دوران گذار از دورهای به دوره دیگر را بخوبی به تصویر میکشد. همچنین تاثیر محصولات روزگار مدرن بر مناسبات سیاسی - اجتماعی را به بهانه طرح یک درام سیاسی نشان میدهد. در آخرین هورا، «تلویزیون» مبدأ و منشأ بسیاری از تغییرات اجتماعی است. آنچنان که میدانیم دهه ۱۹۵۰ دورهای طلایی در پیشرفت تلویزیون است. از آغاز نیمه دوم دهه 50 تلویزیونهای سیاه و سفید فراگیر میشوند. دقیقا در همان سالهاست که هزینه خرید تلویزیون کاهش پیدا میکند و بخشهای فراوانی از جامعه آمریکا میتوانند به تلویزیون دسترسی پیدا کنند. آخرین هورا نیز در همین دوران ساخته شده است. زمانی که تلویزیون بر مناسبات سیاسی و اجتماعی احاطه دارد، ذائقهها، سلایق و انتخابها را جهت میدهد و در همین ایام است که شهردار همیشگی شهر دوباره در معرض انتخاب قرار میگیرد. آخرین هورا داستان انتخابات است. ماجرای شهرداری محبوب و مردمی و به اصطلاح عیار [البته نه پوپولیست] به نامفرانک (با بازی اسپنسر تریسی) است که منافع ثروتمندان و متنفذان را با چالش مواجه کرده است. توجه ویژهای به مردم دارد و مطمئن است که در انتخابات آتی شهرداری به پیروزی خواهد رسید. صبح روز انتخابات همه چیز خوب است؛ مثل همیشه، مثل پیروزیهای قبلی.
سکانس آخر اما وقتی رایها را میخوانند، ابتدای کار فرانک پیش افتاده است اما آرام آرام رایهای رقیب بیشتر میشود. رقیب فرانک کیست؟! آدمی میانمایه، سطحی، به درد نخور، با خانوادهای که نماد روزمرگیهای مرسوم و متوسطند و سگی دارند از خودشان نچسبتر و غیرجذابتر. اطرافیان فرانک مطمئنند فرانک دوباره شهردار میشود. پایان ماجرا تلخ است، فرانک ناباورانه شکست میخورد و تا پایان شب که همه رایها اعلام شود، در فاصله چند ساعت در مرگی شکوهمندانه میمیرد. کشیش مارتین از پلهها پایین میآید و میگوید: «کسی که میرود یک مرد است». اما رقیب فرانک چرا میتواند او را شکست دهد؟! آنطور که جان فورد نشان داده است، بیشتر به خاطر اینکه بلد است از تلویزیون به عنوان یک رسانه نو و جدید که تازه تازه در جامعه آمریکا جا باز کرده، استفاده کند. در حالی که یک «هیچ» بزرگ است و هیچکس او را نمیشناسد اما پشت صحنه سرمایهداران و بانکداران و متنفذان به دنبال گرفتن شهرداری از تریسی پشت این موجود بیمایه ایستادهاند. تلویزیون پوپولیسم را رنگ میکند و صورتبندی دموکراتیکی از آن ارائه میدهد. ذائقه سیاسی و اجتماعی و آرای مردم را نیز جهت میدهد و در تنزل و سطحی شدن آنها نقش دارد.
از منظری که آخرین هورای جان فورد درباره تلویزیون اعلام موضع میکند، میتوان Don’t look up فیلم مهم نتفلیکس در نقد «جامعه و جهان آمریکایی» را یک پروژه موفق در نمایش سطح ابتذال «شبکههای اجتماعی» دانست. البته فیلم بسیار کلانتر از موضوع شبکههای اجتماعی، دارد نظام سرمایهداری، دموکراسی غربی، جهان تکقطبی، مواجهه سیاسی با تغییرات آب و هوایی و جامعه مصرفی را نقد میکند اما از آنجا که محل ظهور و بروز و نتیجه این ساختارها و الفاظ در شبکههای اجتماعی برجسته میشود و دیگر رسانهها (برنامه تلویزیونی، موسیقی رپ و...) نیز نقش پررنگی در قصه فیلم دارند، ماجرای آخرین هورا بیشتر زنده میشود. در Don’t look up البته صریحتر این اتفاق میافتد. یکی از کسانی که بعد از دیدن فیلم به او فکر میکردم، اولیور استون بود. اولیور استون یکی از سینماگرانی است که در بسیاری از فیلمهایش با قصهپردازیهای چندلایه تلاش کرده نظام تبعیضمسلک، سیاستهای جنگطلبانه و رویکردهای ضدمردمی نهاد حکومت در آمریکا را نقد کند. به تصورم Don’t look up از نظر محتوایی بسیاری از آثار استون را در عین ارزشمندی، از نظر سطح آوانگارد بودن و از نظر محتوا از رده خارج میکند؛ اگر چه تمایزات ژانری را نمیتوان در شکلگیری فضاهای متفاوت نادیده گرفت. فارغ از گرایشات جمهوریخواه- دموکرات سینماگران در آمریکا و تاثیر این گرایشها بر طرح سیاستهای فیلمسازی آنها- و البته با پذیرش این گزاره که با رشد پلتفرمهای نمایش خانگی، از میزان تسلط هیات حاکمه آمریکایی بر سینمای آمریکا کاسته شده است- به هیچ وجه نمیتوان انتقادهای
Don’t look up را صوری و نمایشی تلقی کرد. در این مساله البته نقش مککی، نویسنده و کارگردان این فیلم را نمیتوان نادیده گرفت. آدام مککی در فیلمهای «معاون» و «رکود بزرگ» مواجهه مشابهی با امر سیاست داشته و نقد سیاست را با شوخی همراه کرده و از بازخوردها به نظر میرسد موفق نیز عمل کرده است. وجه رسانهای Don’t look up و موضع منتقدانهاش نسبت به شبکههای اجتماعی آنجایی پررنگ میشود که عنوان دیبیاسکی که نام کاشف شهاب سنگ مخرب است، روی آن قرار میگیرد. کاشف باسواد و اخترشناس، در موضعی دلسوزانه برای زمین و اهالیاش قرار میگیرد اما قدر نمیبیند. مورد تمسخر قرار میگیرد، تخریب میشود، نامزدش را از دست میدهد و همه این اتفاقات در شبکههای اجتماعی رخ میدهد. دیبیاسکی عنصری مخرب برای جهانی است که رئیسجمهور آمریکا و چند سرمایهدار دیگر قصد ساختنش را دارند. به همین جهت دیبیاسکی برای مردمی که تحت سیطره پوپولیسم شبکههای اجتماعی هستند، در مقطعی از فیلم از خود شهاب سنگ، مخربتر به نظر میرسد. تا آنجا که خانوادهاش حتی او را به خانه راه نمیدهند. حتی رندال که قرار است عاقلمرد ماجرا باشد، توسط جذابیت جنسی یکی از اجزای نظم رسانهای مسخ میشود و دیبیاسکی تنها میماند.
در بخشهای منتهی به فینال فیلم و پس از تحولی که در دکتر رندال به وجود میآید، آنها که خود با ابزار شبکههای اجتماعی تخریب و به عنوان عناصر مزاحم شناخته شدهاند، هیچ دستاویزی جز شبکههای اجتماعی نمیبینند. آنها حتی از زوج دلقکی که با گفتن دریوری روی آنتن زنده، شهرهتر از قبل شدهاند نیز به عنوان ابزار رساندن پیام استفاده میکنند تا مگر با چرخیدن ترانه رپی که آنها درباره سقوط شهابسنگ با ردیف «به بالا نگاه کن» میخوانند، بتوانند در مقابل رئیس روی سن نظم سرمایهداری و طرفداران پشت صحنهاش خودی نشان دهند. حتی در لحظه تخریب، حواس بخش مهمی از اعضای مسخ شده این نظم رسانهای، به این است که نکند عضوی از جهان رسانه نباشند؛ آنقدر که به بهانه سلفی با شهابسنگ مخرب، جانشان را عجیبتر از بقیه از دست میدهند، «البته چه اهمیتی دارد، وقتی همه قرار است بمیرند».
***
بالا را نگاه نکن! نظمی ورای نظم کنونی نخواهی یافت
احسان راستین: «بالا را نگاه نکن» در ظاهر اثری طنز است اما در باطن سعی دارد انگارههای مهمی را به بیننده القا کند. فیلم در تلاش است نشان دهد چگونه مردم تنها به وضعیت «Immediate» و آنی خود اهمیت میدهند. همین امر باعث میشود تا روابط خصوصی یک خواننده برای مردم مهمتر از شهاب سنگ یا دنبالهداری باشد که قرار است بزودی تمام بشریت را نابود کند. در واقع توده مردم فقط درگیر تجربه بلاواسطه روزمره خود هستند و همین باعث میشود مردم به تجربه اصیل همراه با تعقل دسترسی نداشته باشند. علاوه بر مردم، سیاستمداران نیز تنها به وضعیت آنی خود اهمیت میدهند؛ رئیسجمهور به تنها چیزی که اهمیت میدهد انتخابات پیش رویش است. شهوت قدرت و توجه صرف به وضعیت آنی و فوری باعث میشود تا او حتی توانایی درک این را نداشته باشد که بزودی بشریت نابود خواهد شد و پیروزی یا شکست در انتخابات کوچکترین اهمیتی نخواهد داشت.
پیام دیگر فیلم که به نظر از اهمیت زیادی برخوردار است، مخابره این انگاره است که تغییر وضع موجود ممکن نیست، مردم و جامعه ارزش نجات یافتن ندارند و هر مبارزهای در این راه به شکست میانجامد و در نهایت چارهای جز پذیرش وضع موجود نیست. دانشمندان که در اینجا نمادی از افراد آگاه جامعه هستند در تلاشند تا جامعه را از خطری قریبالوقوع آگاه کنند و آن را نجات دهند. غافل از آنکه جامعه در برابر بدیهیترین امور نیز با آنان مخالفت میکند. در نهایت تلاش دانشمندان برای آگاهسازی جامعه به شکست میانجامد و جالب آنجاست که حتی یکی از این دانشمندان نهتنها تسلیم وضع موجود میشود، بلکه جزئی از وضع موجود میشود و به استخدام دولتی درمیآید که پیش از این در تلاش بود آنان را از واقعیت امر و خطر قریبالوقوعی که زمین را تهدید میکرد آگاه کند و در واقع به بخشی از نظم موجود بدل میشود. در حقیقت به بیننده اینطور القا میشود که هیچ تلاش و مبارزهای برای اصلاح وضع موجود جهان و قیام علیه آن فایدهای نخواهد داشت و هیچ راهی جز پذیرش نظم و وضعیت موجود نیست. حال باید دید چه اتفاقی رخ داده است که هالیوود به این سمت حرکت کرده تا آثاری در دفاع از پذیرش وضع موجود و علیه هرگونه قیام، انقلاب و اصلاح بسازد. شاید بتوان دلیل ساخت این نوع آثار در مذمت هرگونه حرکت اصلاحی و اعتراضی را در یادداشت اخیر فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز معروف آمریکایی یافت: «حمله 6 ژانویه [سال گذشته] به کنگره آمریکا نقطه عطفی در تاریخ این کشور بود و الگوی آمریکایی لیبرال- دموکراسی که قرار بود بر تمام جهان چیره شود، پارهپاره شد. پیشبینیها درباره برتری و استیلای نظام حاکمیتی لیبرال- دموکراسی بر جهان، ناقص بوده و از جمله تحولاتی که این نقص را افشا کردهاند، اتفاقاتی بود که یک سال قبل در کنگره آمریکا رخ داد».
***
صداهایی که هنوز به گوش میرسد
نگاهی به مستند شهر دارخوین
محمدرضا پورصفار: تصور کن در گرمای 60 درجه جنوب یک سایه نخل پیدا کنی، باد ملایمی هم شروع به وزیدن کند و یک هندوانه خنک هم گیرت بیاید. یا در شلوغیهای ترافیک زمستانهای تهران، دم غروب گوشهای بایستی، ماشین را خاموش کنی، از دکهای، جایی یک لیوان چای بگیری و به رفت و آمد و شلوغی شهر از یک زاویه لانگشات نگاه کنی. مستند «شهرک دارخوین» چنین چیزی است؛ لذت چند دقیقه توقف، سفر و نگاه کردن. این مستند روایت سفر به شهرکی در شادگان با نام دارخوین است که محل حضور لشکر 14 امام حسین(ع) اصفهان در دوران جنگ بود؛ شهرکی پر از خاطره از بچههای اصفهان و حاجحسین خرازیای که حکم ستون شهرک را داشت.
* حسرت و بغض
خیام الحسینی در مستند شهرک دارخوین شما را به جزیرهای میبرد که آدمهایش تعلقاتشان را جلوی در میگذارند و وارد میشوند و در انتها حسرتی برایت باقی میماند که ای کاش میشد چند ساعتی را آن روزها در آن شهرک شب را سحر میکردی؛ حس حسرت و بغضی که مستند در حد بضاعتش به مخاطب منتقل میکند.
کارگردان آرشیو خوبی از آن روزها پیدا کرده و مصاحبههای درست و بجایی را نیز در تدوین گنجانده و تلاش کرده تا روایتی هر چند کمجان در قصهگویی اما تأثیرگذار را به مخاطبش ارائه دهد.
شهرک دارخوین پر از ماجراهایی با تمهای متنوع است؛ از تأسیس یک کارخانه یخ و برگزاری تئاترهایی به غایت ایدئولوژیک تا حضور آیتالله خامنهای و محسن رضایی و جلسات پرسوز و گداز دعا و مناجات بچههای اصفهان در شبهای جنگی.
با تک جملات بالا احتمالا حدس زدهاید با چه مستندی روبهرو خواهید شد.
* تمنای سفر
مستند شهرک دارخوین تلاش دارد خردهقصههای جذابی را تعریف کند که یک چاردیواری نقطه اشتراکشان است؛ یک مکان مقدس رو به تخریب و چند انسان که گویی تلاش میکنند از میانه دوربین دوباره به آن روزها راهی پیدا کنند.
گاهی داد میزنند و گاهی گریه میکنند تا شاید جلوی ریزش دیوارهای شهرک از بیتوجهیها را بگیرند اما گویا در بیابانهای جنوب صدا به صدا نمیرسد.
نماهای انتهایی مستند نمای شهرکی است در آستانه ریزش. چند قدم مانده به فرود آجرها. شهرک دارخوین گوشهای نشسته، منتظر و تکیده تا شاید حاجحسین خرازی دوباره بچههای لشکر 14 اصفهان را در حیاط آن به خط کند.
ارسال به دوستان
سخنرانی بایدن در آتلانتا؛ آغاز جنگ تمامعیار دموکراتها با جمهوریخواهان در سنا
جنگ داخلی از سنا آغاز میشود
ثمانه اکوان: جو بایدن با سخنرانی آتشین در مراسم سالگرد حادثه ۶ ژانویه که در آن عنوان کرده بود دموکراسی آمریکایی بشدت تهدید شده و باید چارهای برای آن اندیشید، به نظر میرسید قصد دارد فضا را به سمت مقابله با ترامپ ببرد، با این حال اقداماتی که کاخسفید اعلام کرده است بایدن قرار است در طول هفته جاری به آنها بپردازد، نشان میدهد کاخسفید برنامههای ویژهای برای پرداختن به مسائل مرتبط با دموکراسی در داخل آمریکا دارد. بایدن در سخنرانی خود در مراسم ۶ ژانویه حمله به ساختمان کنگره را با بمباران بندر پرل هاربر در جنگ دوم جهانی و حمله به فعالان حقوق مدنی سیاهپوستان در سلمای آلاباما مقایسه کرد. از نظر رسانههای آمریکایی او نمیخواست تنها به ایجاد ترس در افکار عمومی درباره زیر سوال رفتن دموکراسی آمریکایی بپردازد و نقشههای بیشتری در این زمینه داشت. بایدن در همین راستا در این سخنرانی گفت: «بیایید یک گام فراتر برویم و فصل بعدی تاریخ آمریکا را بنویسیم. فصلی که در آن حادثه ۶ ژانویه به معنای پایان دموکراسی نیست، بلکه به معنای آغاز و رنسانس در آزادی و بازی عادلانه است».
زمانی که سخنرانی بایدن توسط تمام رسانههای آمریکایی انعکاس داده میشد، به نظر میرسید روی صحبت بایدن تنها با مردم آمریکا نیست، بلکه با ۵۳۵ عضو کنگره است که قرار است نقشی حیاتی در ایجاد اصلاحات در دموکراسی آمریکا داشته و جلوی ایجاد مانع توسط جمهوریخواهان برای محدود کردن فعالیت سیاسی دموکراتها را بگیرند. بایدن پیش از این نیز اعلام کرده بود به احتمال زیاد از تغییر قوانین حاکم بر سنا حمایت میکند تا قوانین مرتبط با حق رأی در این مجلس بزودی تصویب شود و جلوی قانونگذاریهای محلی برای محدود کردن حق رای را بگیرد.
بایدن در عین حال سخنرانی خود در آتلانتا را فشاری به قانونگذاران برای انجام وظیفه خود در دفاع از دموکراسی آمریکایی عنوان کرده است که از زمان جنگ داخلی تاکنون چنین مورد هجمه و هجوم قرار نگرفته بود. نمایندگان دموکرات آمریکا به دلیل اینکه جمهوریخواهان در مجلس سنا با «فیلی باستر»- به معنی انجام سخنرانیهای گاه بیمعنی و طولانیمدت برای بررسی نکردن یک لایحه در مجلس - اجازه طرح لوایح حفاظت از حق رای در آمریکا را ندادهاند، تلاش دارند قانون مجلس سنا درباره فیلی باستر را تغییر داده و اجازه ایجاد ممانعت در مسیر تصویب قانون را به جمهوریخواهان ندهند. حضور بایدن در آتلانتاـ ایالت جورجیا ـ به این دلیل است که جورجیا نخستین ایالت آمریکا بود که محدود کردن حق رای را تصویب کرد. این قانون که توسط فرماندار ایالت جورجیا «برایان کمپ» ارائه شده بود، به نحوی شرایط رای دادن در این ایالت را سخت میکرد که بسیاری از اقلیتهای نژادی نتوانند در رأیگیریهای مرتبط با ریاستجمهوری و کنگره شرکت کنند. جورجیا در واقع به قطعه ابتدایی دومینوی محدود کردن حق رای در آمریکا تبدیل شد و پس از این ایالت، ۳۲ ایالت دیگر نیز چنین قوانینی را تصویب کردند تا به قول جمهوریخواهان مانع تقلب در انتخابات شوند. با این حال کارشناسان حوزه سیاست در آمریکا بر این عقیدهاند این قانونها تنها جلوی مشارکت گسترده در انتخابات را میگیرد و مشارکت پایین نیز معمولا به نفع جمهوریخواهان تمام میشود و این به معنای تهدید دموکراسی در آمریکاست.
بایدن در نطق خود در شهر آتلانتا با اشاره به مساله فیلی باستر در مجلس سنا گفت این مساله، ایجاد مانع بر سر راه دموکراسی است. بایدن در همین باره اضافه کرد: «فیلی باستر حملاتی شدید علیه حقوق اولیه مردم در قانون اساسی آمریکاست. در چند روز آینده زمانیکه این لوایح برای رأیگیری به کنگره بروند، میتوان نقطه عطفی را در تاریخ این ملت مشاهده کرد. آیا ما دموکراسی را در مقابل استبداد انتخاب میکنیم؟ نور را در مقابل سایه و عدالت را در مقابل بیعدالتی؟ من میدانم که حالا در کجا ایستادهایم».
بایدن اما در شرایطی پایتخت را رها کرده و به آتلانتا رفته است که برخی تحلیلگران آمریکایی بر این عقیدهاند این کار قماری جدی در فعالیتهای رئیسجمهور آمریکاست. بایدن تاکنون چندین تلاش در پایتخت برای پیشبرد اهداف خود در فضای سیاسی آمریکا انجام داده که همگی با شکست مواجه شده است. یکی از آنها لایحه تامین بودجه زیرساختهای آمریکا بود که به تصویب مجلس سنا نرسید. درباره لوایح مرتبط با حق رای نیز بایدن با موانع جدی بر سر راه قانونگذاری در این زمینه روبهرو است و جمهوریخواهان با قاطعیت در مقابل اقدامات دموکراتها در این باره ایستادهاند. اگر قرار باشد اصلاحات در قانون سنا تصویب شود، تمام ۵۰ نماینده دموکرات سنا و همچنین «کاملا هریس» معاون رئیسجمهور باید به این اصلاحات رای دهند. این در شرایطی است که «جو منچین» از ویرجینیای غربی و همچنین «کِرستن سینما» از آریزونا، ۲ نماینده دموکراتی هستند که مخالفت خود را با تغییر قوانین مرتبط با فیلی باستر در مجلس سنا اعلام کردهاند و به نظر میرسد دموکراتها حتی حمایت کامل نمایندگان عضو حزب خود را نیز در این باره به همراه ندارند.
بررسی الگوی حاکم بر رفتار رهبران حزب دموکرات بویژه در کاخسفید نشان میدهد فضاسازی تبلیغاتی ـ رسانهای معمولا زمانی انجام میشود که آنها اطمینان دارند در پیشبرد اقدامات خود با شکست مواجه میشوند. درباره تغییر در قوانین سنا برای پیشبرد اهداف دموکراتها در این مجلس نیز به نظر میرسد حزب دموکرات از توانایی لازم برای تصویب این قوانین برخوردار نیست و برای جبران شکست کاخسفید در این مساله، تلاش دارد از فضاسازی رسانهای استفاده کرده و عنوان کند بایدن، هریس و سایر رهبران دموکرات تمام تلاش خود را برای حفظ دموکراسی آمریکا انجام دادند و از این پس هر اتفاقی که رخ دهد، کنترل آن در دست دموکراتها نخواهد بود. این همان شرایطی است که رسانهها را واداشته تا از احتمال شکلگیری جنگ داخلی در آمریکا بگویند و بیان کنند در صورتی که دموکراتها نتوانند در این باره به هدف خود دست پیدا کنند، فضا را به سمت اقدامات رادیکال پیش برده و در نهایت میتوانند شروعکننده یک جنگ تمامعیار علیه جمهوریخواهان باشند. اوج این جنگ را میتوان در روزهای پایانی سال جاری میلادی یعنی ماه نوامبر که انتخابات کنگره برگزار میشود مشاهده کرد و اگر این روند همچنان ادامه داشته باشد، تبعات آن تا سال 2024 نیز با فضای سیاسی آمریکا همراه خواهد بود.
ارسال به دوستان
سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه سال 1401:
دولت رسماً اعلام کرد 1401 ارز ترجیحی نداریم
اختصاص 250 هزار میلیارد تومان یارانه برای سال آینده
سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه 1401 گفت: در جلسه امروز (دیروز سهشنبه) کمیسیون، دولت رسما اعلام کرد سال آینده ارز ترجیحی نداریم و تنها ارز با نرخ ETS (نرخ نزدیک به آزاد) اختصاص مییابد.
رحیم زارع در حاشیه جلسه بعدازظهر دیروز این کمیسیون در جمع خبرنگاران، از حضور رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزیر بهداشت در نشست کمیسیون تلفیق خبر داد و اظهار داشت: با توجه به تصویب کلیات لایحه بودجه 1401 در صحن مجلس، این روزها در حال برگزاری جلساتی برای هماهنگی دولت و مجلس درباره جزئیات بودجه هستیم.
وی افزود: در جلسه امروز (دیروز) دولت رسما اعلام کرد سال آینده ارز ترجیحی نداریم و تنها ارز با نرخ ETS (نرخ نزدیک به آزاد) اختصاص مییابد و دلایلی هم در این رابطه ارائه کردند که تاکنون چه میزان بابت اختصاص ارز ترجیحی به منابع عمومی فشار وارد شده است.
سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه 1401 ادامه داد: دولت برای سال آینده 250 هزار میلیارد تومان برای یارانه و بنکارت در ازای حذف ارز ترجیحی اعتبار گذاشته است که در 3-2 ماه اول سال، به صورت نقدی و بعد از آن با بنکارت و کارتهای الکترونیک پرداخت میشود.
زارع همچنین خاطرنشان کرد: وزارت بهداشت به کمیسیون تلفیق پیشنهاد داده است برای بیماران مزمن و حاد، کارت هوشمند ارائه شود تا مابهالتفاوت هزینههای آنها از طریق این کارتها پرداخت شود. وی تصریح کرد: برخی همکاران هنوز درباره حذف ارز ترجیحی قانع نشدهاند، لذا همچنان در حال بررسی سازوکار این مسأله در کمیسیون تلفیق هستیم تا به جمعبندی نهایی برسیم. وی با تاکید بر اینکه اگر دولت میخواهد این طرح را اجرا کند، باید به نحوی باشد که با اجرای آن شاهد آرامش معیشتی مردم هم باشیم، گفت: هنوز هیچ متن مکتوبی درباره جزئیات و شیوه اجرای طرح در اختیار اعضای کمیسیون تلفیق قرار نگرفته و در جلسه عصر امروز (دیروز) نمایندگان از دولت خواستند، طبق قانون طرح خود را که حاوی جزئیات اجراست، به کمیسیون ارائه کند تا نمایندگان بر اساس متن مکتوب درباره آن تصمیم بگیرند. عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با اشاره به حضور وزرای بهداشت و جهاد کشاورزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه و معاونانشان در جلسه کمیسیون تلفیق افزود: در این جلسه وزیر بهداشت گفت برای حمایت از بیماران بویژه بیماران دارای بیماریهای مزمن از ۲ طریق اقدامات لازم انجام و یارانه پرداخت میشود؛ ابتدا به وسیله صدور کارت سلامت برای کد ملی بیماران و دیگری از طریق بیمهها، که بیمهها هنوز به دلیل نبود زیرساختهای لازم، اعتماد کافی برای انجام این کار را ندارند.
سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه سال 1401 با تاکید بر اینکه هنوز نمایندگان مجلس درباره موضوع حذف ارز ترجیحی قانع نشدهاند، بیان کرد: رئیس سازمان برنامه و بودجه در تشریح دلایل ضرورت حذف ارز 4200 در شرایط کنونی اعلام کرد رفع فشار به منابع ارزی و تخصیص کل منابع ارزی برای تامین کالاهای اساسی و جلوگیری از ایجاد فساد و رانت از دلایل عمده این اقدام است. عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس گفت: نحوه پرداخت یارانه نیز با توجه به اعلام دولت حدود 3 ماه اول از طریق یارانه نقدی و بعد از آن با آماده شدن زیرساختها به وسیله بنکارت انجام خواهد شد. البته درباره یارانه نان و گندم احتمالا به همه مردم پرداخت خواهد شد.
* حذف ارز یارانهای دارو و گندم در مرحله دوم قرار دارد
رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: اگر امسال بحث حذف ارز ترجیحی اجرایی شود، باز هم بحث دارو و گندم جزو حلقه آخر قرار دارد. البته زمان اجرای این طرح به مصوبه مجلس ارتباط دارد. سیدمسعود میرکاظمی در حاشیه نشست عصر دیروز کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1401 کل کشور گفت: نمایندگان در این نشست سوالات خود را در ابعاد مختلف از جهت منابع مورد نیاز برای تامین مایحتاج مردم، نحوه توزیع و چگونگی پرداخت یارانه و حمایت از مردم در بحث کالاهای اساسی و دارو بعد از حذف ارز ترجیحی مطرح کردند. وی ادامه داد: تلاش شد از طریق دستگاههای مختلف پاسخ نمایندگان ارائه شود. برگزاری این جلسات برای اقناع نمایندگان به منظور حذف ارز ترجیحی لازم است و قرار شد کارگروهی از کمیسیون تلفیق بودجه برای بررسی ابعاد گسترده این طرح تشکیل شود تا با کمک دستگاههای مختلف و سازمان برنامه و بودجه به سوالات نمایندگان به شکل دقیقتر و جزئیتر در جلساتی مجزا از کمیسیون تلفیق بودجه پاسخ داده شود و در نهایت جمعبندی آن در تلفیق ارائه شود تا نمایندگان در جریان قرار گیرند. میرکاظمی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه تا چه حد اطمینان میدهید حذف ارز ترجیحی مشکلی را در سفره مردم ایجاد نکند، گفت: تلاش دولت بر این است ارز ترجیحی اثربخش شود، زیرا این منابع متعلق به مردم است اما متاسفانه اکنون بخشی از ارز 4200 به صورت نامناسب در کشور مصرف میشود و بخشی دیگر از آن یعنی کالاهای یارانهای متعلق به مردم، خارج از شبکه توزیع، آن هم در آن سوی مرزها حتی تا 70 کیلومتر آنطرفتر توزیع میشود. رئیس سازمان برنامه و بودجه بیان کرد: باید برای اینکه این منابع متعلق به مردم به خود مردم برسد، بهترین شکل پرداخت و حمایت یارانهای را به صورت مستقیم انجام داد. در بخش بهداشت و درمان از طریق بیمهها و در بخش کالاهای اساسی و نهادههای دامی که روی قیمت لبنیات، مرغ و گوشت تاثیر دارد، پرداختها به طور مستقیم به خود مردم انجام میشود. وی افزود: ۲ نرخی بودن ارز و فاصله بین 4200 تا 27 هزار تومان عدد قابل توجهی است که موجب گستردگی فساد در این حوزه شده و باید قطع شود، البته در حال حاضر مذاکرات میان مجلس و دولت برای رسیدن به تفاهم در حال انجام است.
میرکاظمی در ادامه در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه با توجه به اهمیت دارو و گندم سیاست دولت برای حمایت از مردم چیست، اظهار کرد: اگر امسال بحث حذف ارز ترجیحی اجرایی شود، باز هم بحث دارو و گندم جزو حلقه آخر قرار دارد. البته زمان اجرای این طرح به مصوبه مجلس ارتباط دارد.
وی گفت: یارانه نان از طریق کارت به نانوا داده میشود و افراد نان را به همان قیمت قبل خریداری میکنند که بانک مرکزی و وزارت اقتصاد هنوز در حال آمادهسازی زیرساخت آن هستند تا به نحو اثرگذار انجام شود. فعلا بحث ارز نهادهها مطرح است و موضوع گندم و دارو در مرحله آخر قرار داده شده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|